دستت طلا ای ژن!

کم کم تو فکر اینم کلا اینجارو جمع کنم! نا سلامتی دات کام گرفتم! این قضیه منتقل کردن اینجا به اینجا! به همون ژن عقب انداز* بر می گرده! این ژن هرچی هست! یهویی از این ژنای نهفته بوده که نسل به نسل گشته تو من حال کرده فعال بشه! همچی از جون و دلم داره فعالیت می کنه! این انتقال از اینجا به اینجا هم زیر سره ژن آباو اجدادی و اون نفر آخری که این ژنه توش فعالیت کرده، بوده و هست و خواهد بود! به هرحال این دنیا شاید کسی ندیدش و کلا تو هر قرن و دوره ی تاریخی ای که زندگی کرده فامیل محسوب می شه ولی اون دنیایی ام هست! ....... سعی می کنم یه روز از این روزا که خورشید خانوم مهربون سرشو از پشت ابرا بیرون می کنه به طور کامل اینجارو تعطیل کنم و فقط تو آرتوش دات کام باشم! الان فتوبلاگ مربوط به آذرشو درست کردم و بدم نمیاد اگه کسی سر می زنه یه نظری در موردش بده تا آمار درستی از وضعیتش بدست بیارم.

* منظور کارو عقب بندازی!
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد