حدیث نفس!

_ خره درس بخون!درس! صلاحت تو اینه که بخونی
ـ بخوای نخوای باید بخونی! پس باید درست بخونی!
ـ مشغله اصلی آدم باید درس باشه! فکر آدم نباید مشغوله چیزی باشه! حتی بچه بازیه بقیه!
ـ آقا! گفتی درس می خونی!  باید بشینی بخونی!
ـ هر کاری خواستی می کنی! در کناره درس! نه به جای درس!
ـ درس درس درس.......

پ.ن: کلی ذوق کردم تو سایت Flickr عضو شدم!(البته که فیلترینگم واسه خودش معضلیه! هیچ دلیلی واسه فیلتر کردنش وجود نداشته! )

قهر فردوسی!

مثلا بزرگداشت فردوسی(تولدش!) تو طوس بود! شرو نشده تموم شد! همه منتظر شروع برنامه بودن ییهووو بارون همه چیو به هم ریخت!  این یکی از باد و باران یافت گزند! 

 

شان فردوسی این نبود! همونطور که شان اخوان ثالث اون یه تیکه قبر یک گوشه افتاده نیس!

نمایشگاه+ اسدلا یکتا

بزرگترین رویداد فرهنگی کشور درحالی برگزار می شد که دانشگاه من هیچ نقشی توش نداشت! حتی شرکت! به هرحال من مدت هاست تصمیم گرفتم تو هیچ ضمینه ای وابسته به دانشگا نباشم! شاید حتی درس!
درسته به گفته خیلیا مثه هر سال نبود و بودن تو مصلی و نبود غرفه ی نشریات ناجور ضدحال می زد! ولی واسه منی که ۲ سال پیشم تو محل دائمی نمایشگاها نمایشگارو دیده بودم هنوز اونقدر جذاب بود که حتی سختی مصلاشم به چشم نیاد! ولی خودمونیم درسته بازم استقبال شده ولی جاش به درد نمی خورد!  جو حاکم واسه این نمایشگاه از تو قطار بگیر که یک قطاره دانشجویی شده بود تا اونجا که با چشایه خودم دیدم حتی بچه های دبستانی با هم قرار گذاشته بودن بیان نمایشگاه و مردمی که از همه ایران جمع شده بودن خیلی جوه جالبی بود! به هر حال همین چوبایه از درخت بریده شده اونقدر ارزششو داره که ملت از همیه ایران پاشن بیان! رفیقه بی کلک کتاب!
از حاشیشم که یه لباس شخصی گیر داد از کجا عکس گرفتی با موبایلت (از آنجا! کاریه؟), تا دوست از تبریز اومدمو ,تاتر خیابانیو, آنتن دهی مزخرفو!, گرمای خفن و دیدن "اسدلا یکتا" تو برگشت که داشت سیگارفروشی می کرد(بازیگر قد کوتاهه قدیمی که تو کلی از فیلما بازی کرده بود حالا به قول خودش واسه خرج زندگی دکه سیگار فروشی داشت!)میدونستم داره ولی دیدنش جالب نبود!

 

پ.ن : اگه حتی دانشگامونم می برد من بازم با بابام می رفتم! بابام بهترین رفیقمه!

مرغ ما یه پا داره!

از آدمایی که سره حرفشون می مونن خوشم میاد! اصلا از اینکه تو کل دنیا ملت به خاطره ارزشاشون (کاری به درستی و غلطی ندارم )حتی بضی واقتا حاضر می شن جونشونو بدن خوشم میاد! واجبه! آدم باید پایه حرفی که می زنه یا به اون چیزی که اعتقاد داره وایسه! حتی اگه به ضررش باشه! از این خوشم میاد!

استدعا!

                            

بهار۸۶- یزد!

شولوا


-جدیدا کارایی که می خوام انجام بدمو می نویسم! حتی ریز ترینشو!
-بحث فیلم میشه می گم apocalyptica یا The departed
-امروز جزوه سره کلاس نوشتم اونم با ۲ رنگ!
-عکس ۱۶*۲۱ چه حالی می ده!
-این کاسه همون کاسس! آشم همون آشه! ترم دومم معجزه ای نشده اوضا همونه!! میان ترما نزدیکه!
- دمه صاحابه واژه آفرین! گرم( جدی گفتم!)

پ.ن:آدم وقتی می بینه کلی آدم با حال وسطه این شلم شولوا دورو برشن کلی حال می کنه!افتخار می کنه ( این واسه دیشب صبحه با کمتر از یک هفته تاخیر!!!) هیچی بهتر از دوستای خوب نمی شه! می شه؟؟

خلاف رو عشقه!

 غیرمجاز یعنی محبوب! یارو تو تاکسی می گفت اگه این آهنگ وایسا دنیای رضا صادقی تو ایران مجوز می گرفت می ترکوند! خیلی با حالا!