مارکو!

جنگل می بینم یاده میرزا می افتم! سره بریده ی میرزا تو فیلم سردار جنگل!جدیدام نوه میرزا که می گن با هیبتی شبیه میرزا اومده تو کاره کامپیوتر! دریام یاده سرندیپیتی! شایدم ریزعلی دلواری!( به هرحال ایرانی قهرمان پروره!منم یک ایرانی!)

شرقم هوتوتو!

دزد بغداد!

یک ساله تو فکره اینم یکی از اینا بدزدم! دقیقا بدزدم! از نوعه سره گردنه! زور گیری! تهدید! ........... دسته کجم اینجا ها بدرد می خوره!  فارسیش می شه podمن!

                                

سالروز

می گن روح عادت داره از بدن بره و برگرده!(تو کتاب بینش می گفت!) و اگه خواست می تونه برنگرده!بعد می شه مرگ حقه چون پایانه یک اغاز حقه! پایانه یک آغاز حقه چون این دو درقبال هم معنی پیدا می کنن! ولی از دست دادن فرق می کنه! دو صحنه امکان نداره یادم بره! وقتی جلوی خودم دیدم یک چهره چطوری کبود شد,کبود شد,کبود شد, و یک بار تموم شد ولی دوباره از اول شروع شد! یکیم وقتی ردیف اول,لبه قبر وایساده بودم و دیدم چطور گوله گوله خاک آخره یک زندگی شد!...........یک دفعه یاده این چیزا افتادم!

مناسبت ۲!

همون مکان! تفاوت زن و مرد!

گستاخ!

قضیه ی کوزه و کوزه گر! نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت! سوتکی! کودکی گستاخ و بازیگوش! و خواب خفتگانه خفته را آشفته تر سازد! نمی دونم حالا چه ربطی داشت! شاید کودکه گستاخه بازیگوش! به هرحال این کودک گستاخ باید انتخاب کنه! چند روزه که باید فکر کنه! چون موافقت شد با درخواست انتقال!

-مربی وطنی!نسل سوخته ی فوتبال! نتیجه ی وطنی! ژنرال!