شب یلدا

    

پ.ن: همش اناره, ما هندونه نمی خوریم! همینه که هست!

پ.ن:چه بمیرم, آخیییی های غلیظی شنیدم واسه پست قبل! سعی می کنم بیشتر خودمو لوس کنم! ایول!

عامه!

_ فکر می کنم این نوارای چاووش به خاطر ریتمای انقلابی که داره خیلیا رو تو اون دورانی که در اومده تحریک کرده برن جنگ!" این درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمی شود!"

_ این مرتضی از وقتی نویسنده ی ستون آزاد شده خساست تو نوشتن وبلاگش بخرج می ده!

_ می گن آدم با شخصیتای کتاب یا فیلم زندگی می کنه! این آلفردو توهمون فیلم سینماپارادیزو آدم و درگیر می کنه! آلفردوووووو!

_ 9 روزه نرفتم بیرون! کسی و می بینم ذوق می کنم!

_ چه جالب شبه یلدا!

هفته گرد!

دقیقا احساس سوباسا رو دارم! یک هفته با چنگ و دندون تو آسمون آویزون موندن! البته رو زمینش بدونه چنگ و دندون!................. یک هفته از طی کردن این وضعیتم می گذره! الانم مثل خیلی شبا بی خوابی زده به سرم! شاید از سکونه زیاده!......... یک هفته بهم سخت نگذشته تازه تزه( درسته؟!) تغذیه ی بعد عمل حالم داده! تزه خوبیه آقا! .............. هنوز وسطه هفتست هفته نامه ی همشهری جوان و شهروند م یه نگاه کلی انداختم! این چند روز با فیلم "برف و ببر" و "سینما پارادیزو" خیلی حال کردم ! ۲۰۰ صفحه ام کتاب خوندم!............................. این چند وقتم هوامو خیلی داشتن! یا تلفنی یا اومدن دیدنم! اینها هم جالبه! بعضی هاش احساس ترحم توش هست, بعضی ها مهربونی, بعضی ها ام رفع تکلیف! .................... ولی یک احساسی که دارم احساس می کنم یک چیزی رو گم کردم ! حالا نه به این معنی که الان اینطوریم این احساس هست, شاید الان توجه می کنم! گم کردن به این معنی که یک پراکندگی در ذهنم احساس می کنم! ذهنی که نیاز به جهت داره ! شایدم این جهت با تکامل بدست میاد! این جهت و خودم بیشتر به پیدا کردن یا کلا داشتن هدف نسبت می دم دقیقا چیزی که کمبودشو تو خیلی از آدمای دوروبرمم احساس می کنم! ............................... به هرحال چند هفته مثل این هفته ای که گذشترو باید بگذرونم تا عفونته مونده خطر ساز نشه! با این وضعیتو این احساساتی که نمونشو گفتم! نتایجی که هفته آخر برسم باید جالب از آب در بیاد!!

دستاورد عمل

                           

قدر عافیت آن داند که مصیبت گرفتار آید!

هیچی تو بیهوشی ندیدم! احساسه خاصی ام نداشتم مگر احساس ناشی از مرفین!!! کلا انگار سوراخی بین صفحه ی زندگیت ایجاد شده اون دنیا ام تقاصی به خاطر این دو ساعت نباید بدی !  اتاقه عملم واسه خودش جذابیت خاصی داره ! اول از همه یک آیه الکرسی که جلوی در آویزون کردن! کلانم آدم یاده سریالای ایرانی می افته ! البته قبل از بیهوش کردن دکتر نمیاد وگرنه ممکنه یاده خوده "دکترپژوهان" م بیفتی! یا اینکه الان که بی هوش کرد باید پاشی راهنماییش کنی!!  ............ سلامتی مثل هر چیزی در تضادش معنی پیدا می کنه ! اما نه این تصور که یک چیز خوب در مقابل حتما بد! بلکه هردو نیازی از یک زندگی رو برطرف می کنه! جایی که زندگی پستی و بلندی داره با همه ی خوبی و بدیش و حتی شادی و ناراحتیش.

پ.ن۱: یک عکس از "دستاورد عمل" گرفتم که چون الان نبود بعدا می زارمش!

پ.ن۲: چون زیاد جابجا نمی شم و دراز کشیدم پس همش یا دارم فیلم می بینم یاچیزی از جزوه و کتاب و مجله....... کلیم خواب!!

مفید! + یادگاری

گداها بعضی وقتها آدمای مفیدین چون یه عده احساس می کنن کاره مفیدی انجام می دن! ولی اونایی که ساز می زنن بحثشون فرق می کنه! هرچی می خواد باشه از ویالون تا یه نیلبک ساده! .......... جدیدا دو نفر سره خیابونمون آکاردئون می زنن! همیشه ام سلطان قلب ها!

پ.ن: یادگاری از یه دوست تو اون پاکت! که دستش درد نکنه.

                                  

آمار و احتمال

چند روز پیش تو حل تمرین آمار رفتم پای تخته! بردنم پای تخته! تو یک ساده کردنه ساده موندم! دقیقا درس محبوبم تو دبیرستان ! احتمال!.... ذهن تنبلی پیدا کردم! خیلی وقته با مسائل  محاسباتی کلنجار نرفتم! ................. من نیاز به یک شک گنده تو درس خوندن دارم!