ای قشنگ تر از پریا!

خودم نصیحت می کنم طنز تو مملکت رو لبه تیغ راه رفتنه!( قابل توجه درویش خان) بعد اولین کاری که می کنم "جنگ سرد" صفحه آخر روزنامه اعتماد و می خونم! بعدش می گم خوب این ابراهیم رها الان تو دانشگاه ما بود یا هر دانشگاه دیگه ای لابد قیمه قیمه می شد!( گرسنم شد) بعدشم می گم خوب نه لابد پشتش گرمه چون باحال می نویسه! درسته هفته قبل یک روز تعطیلش کردن و تذکر دادن آقا آرام تر! ولی کارش درسته! این ابراهیم رها کارش خیلی درسته!

۱۰۰٪

۹۰ درصد خواب یا گرسنه! ۱۰ درصدم سرها در گریبان است!خفته! پایم!( الان جو فلسفی بود!)

ورزشگاه آزادی تهران

۷۰ هزار نفر تماشاچی! از هر قشری که فکرشو بکنی! استثنایی بود! ارزشه هزار کیلومتر راهو داشت! ارزشه سختی و کم خوابی تو راه!! اصلا همون ابوهته ورزشگاه آزادی ارزشه همه اینارو داشت!   

                     

پ.ن: فردا روز بچمو نمی زارم ورزشگاه بره! ولی آزادی شاید!( فرق داشت واقعا)