دوچرخه سوار مسافرکش!

نه خنده نداره؛شما فرض کنید یک جوون بیست و سه چهار ساله کل سرمایش نزدیک سی چهل تومان بوده؛.به جای اینکه اون و برداره بره تریاک و گرس وانفیه و ....بخره ؛رفته دوچرخه خریده! به امید اینکه از این راه نون در بیاره وحالا نون چند نفر خدا میدونه...بجای اینکه بیاد بالا شهر دختر دید بزنه یا با دوچرخش وسط بلوار تک چرخ بزنه داره مسافر کشی می کنه!آینه و بوق و راهنمایی که روی دوچرخش سوار کرده فقط به خاطرجلب اعتماد مسافرین .....با اینکه پنج دقیقه بیشتر باهاش صحبت نکردم  شرافتی رو تو کلامش دیدم که مدتها بود توی این شهرآشوب گم کرده بودم......یکی با ماشین میزنه یکی با متور؛ خوب منم با دوچرخه!.....

من خودم و نمی بخشم چون با اینکه نگاش التماس می کرد سوار شم سوار نشدم.........این تنها راه کمک به اون بود.

نظرات 1 + ارسال نظر
دختر رویاها جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 03:58 ب.ظ http://www.adamaak.blogfa.com

واقعا خیلی سخته و البته دردناک.....همیشه دلم برای اینجور آدم ه می سوخته و البته شایدم یکم حسودی.....نمی دونم وقتی قصه ی زندگیشونو می شنوم ه مرگم می شه و اشکام مجالی بهم نمی دن....همیشه برام سوال بوده که چرا یه عده ای توی رفاه کامل ولی یه عده ای حتی غذا ندارند بخورند در این مورد تو وبلاگم نوشتم یه سری بزن......همیشه برام سوال بوده خوب پس عدالت خدا که می گن این وسط چی می شه؟!!!یکی میلیارد میلیارد پول خرج می کنه ولی یکی دیگه اون ور شهر حتی پول نداره که یه وعده ناهار برای خانوتده اش جور کنه و شرمنده اشون می شه....به اینم آخه می گن عدالت...نمیدونم ...ولی همیشه برای همشون دعا می کنم....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد