عجب پکر بود فردوسی پور و عجب باحال گفت حسرت خودشو از وضعیت مزخرف مدیریت فوتبال مملکت جایی که گفت "اگه عمری باشه و بشه رو این صندلی از عدل و عدالت دفاع کرد هفته دیگه ام در خدمت شما هستیم!" جریان اس ام سشم مهمترین اتفاق بود! چون همه می دونستن قرار بر اینه که حتی با سوال مسابقه حاله دیوار چطوره؟! تو جریان "کمپین 5 ملیون پیامک" شرکت کنن که یک جورایی مقبولیت عمومی فردوسی پور به رخ کشیده بشه! حالا راست و دروغ خرابی مخابرات و همه رو حساب مافیای تربیت بدنییا و استفاده از ابزار قدرت سیاسی شون گذاشتن .........خلاصه که در کل یک دلخوشی داشتیم به اسم فوتبال که اونم ر**ن بهش!!
جنگ در هرحالتش محکومه! حرکت های این چند روزه تو مشهد جلوی کنسولگری عربستان و دفتر یونیسف، حرکت نمادین اعزام به غزه جلوی فرودگاه و کلا واکنش های دولتی و غیر دولتی تو این چند روز و از طرفیم احتمال طولانی شدن این جنگ، و همینطور انتظار برای واکنش اوباما به این جریان بعد از روی کار اومدن، همه و همه قضایایی که واجبه دنبال کردنش تو این دنیای خیت و زمان خیت تری که خدا پای ماهارو به زمین باز کرده!
همیشه وقتی پای نقاشی وسط میاد یک صحبتی ام درباره عکاسی می شه،این تصور وجود داره که اختراع(یا کشف!) عکاسی برای کشتن نقاشی بوده! خلاصه هرچی هست زیره سره گالیله و اختراع اون اتاق تاریکشه! قبلا اینجا درباره عکاشی نوشته بودم که تقابل عکاسی و نقاشی بود حالا تو رونمایی کتاب فرشچیان یک جمله باحال درباره مقایسه نقاشی و عکاسی گفته شده:"نقاشی مثل سماور نیکلای روسی با ارزش است و عکاسی مثل قوری برقی. سماور نیکلا این خاصیت را داشت که از زمان جوش آمدن تا به اصطلاح چهارقل شدن،هفت نوع موسیقی را می نواخت.*" باحال بود جملش! اون چهار قل زذن و نواختن هفت نوع موسیقی به اون همه استعداد و ترکیب رنگ و صبر و حوصله نقاش بر می گرده و احتمالا اون نیم قل و نواخته شدن یک نوت سیاه چهارلاچنگ نگفته شده به صدای شاتر یک کنن 30D !
*روزنامه اعتماد_ سخن باستانی پاریزی
کبریت پرخطری، بمب، ژ3! این دوروبر نیست؟........... من هوس خطر کردم!